در طول چند دهه اخیر نقش با اهمیت اقلام تعهدی، از جنبههای مختلف تحقیقاتی، توجه بسیاری از محققین مالی و اقتصادی را به خود جلب نموده است. نقش اقتصادی اقلام تعهدی، بهبود کارایی گزارشگری مالی میباشد؛ حال آنکه بسیاری از صاحبنظران حسابداری و مالی نظیر دیچو، بال و شیواکومار، نقش اقلام تعهدی را در شناسایی بهموقع سود و زیانهای اقتصادی و همچنین کاهش نوسان آن دسته از جریانهای نقدی که از تغییرات ناشی از دستکاری در سطوح سرمایه درگردش و تصمیمات سرمایهگذاری ناشی میشود، میدانند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ناهنجاری اقلام تعهدی با توجه به موضوع انتساب این اقلام به اجزای رشد فروش و تحریفهای حسابداری است. در راستای این هدف، تعداد 115 شرکت برای بازه زمانی (1388-1392) در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفتند. در پژوهش حاضر، از جنبه عملیاتی اقلام تعهدی استفاده شده و با استفاده از این جنبه و در راستای مبحث تجزیه اقلام تعهدی کل به اجزای مُنتسب به تحریفهای حسابداری و همچنین اجزای مُنتسب به رشد که توسط پاپاناستاسوپولوس (2014 و 2015) توسعه داده شد، نهایتاً اقلام تعهدی به دو جزء رشد فروش و کارایی در بکارگیری داراییهای عملیاتی تجزیه شدهاند. روش آماری مورد استفاده جهت آزمون هریک از فرضیههای پژوهش، رگرسیون چند متغیره با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیمیافته برآوردی (EGLS) است. نتایج مقدماتی نشان میدهند که بین اقلام تعهدی عملیاتی و بازده آتی سهام شرکتها رابطه منفی و معنیداری وجود دارد؛ بنابراین ناهنجاری اقلام تعهدی با درنظرگرفتن جنبه عملیاتی اقلام تعهدی، در بازار سرمایه ایران مشاهده میشود. از طرفی، نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین هر کدام از اجزای رشد فروش، کارایی در بکارگیری داراییهای عملیاتی و جزء تعاملی اجزای یاد شده نیز با بازده آتی سهام شرکتها رابطه منفی و معنیداری برقرار است.