این مقاله ترجمه شده با استفاده از دادههای کشوری و بانک جهانی بر تلاشهای کشورهای OECD در معرفی بودجهریزی عملیاتی یا نتیجهمحور متمرکز است و با بررسی روندها و رویکردهای کشورهای مختلف، به بحث درخصوص مسائل مربوط به پاسخگویی عمومی (شامل حسابرسی خارجی) و شناخت مفاهیم مهم و رویکردهای کلی دولت، بهویژه تغییر رفتار نقشآفرینان اصلی و تغییر انگیزه محرکان سیاستی استفاده از اطلاعات عملکرد میپردازد. همچنین در مقاله محدودیتها و تنشهای بودجهریزی عملیاتی و مدیریت عملکرد و مشکلات اندازهگیری و استفاده کارا از اطلاعات عملکرد مورد بحث قرار میگیرد. مهمترین مطالب عنوانشده را میتوان به این صورت خلاصه کرد: در زمینه رویکردهای اجرایی، تجربه کشورهای مختلف حاکی از آن است که کشورهای مختلف OECD در فازهای مختلف اجرای بودجهریزی عملیاتی هستند. برخی کشورها یک روش تدریجی را اتخاذ کردهاند؛ برای مثال در آمریکا پیش از اجرای گسترده قانون عملکرد و نتایج دولت، این شیوه بودجهریزی چهار سال بهصورت پایلوت بهاجرا گذاشته شد. دیگر کشورها هم روش تدریجی را انتخاب نمودند و مؤسسات بدون الزام به اجرای بودجهریزی عملیاتی در کل دولت، بهصورت داوطلبانه در این اصلاحات شرکت داشتند. آلمان و ایرلند از جمله کشورهایی بهشمار میروند که نظام بودجهریزی عملیاتی را بهصورت پایلوت اجرا کردهاند. همچنین انگلستان، هلند، نیوزیلند و استرالیا نیز در زمره کشورهایی قرار دارند که روش اجرایی از بالا به پایین و کل سیستم را مدنظر قرار دادند. دیگر کشورها و بهویژه فنلاند روش از پایین به بالا و موردی را بهکار بردهاند که در آن به مؤسسات برای بهبود روشهایشان آزادی عمل بیشتری دادهشده و اجبار کمتری از بالا به آنها وارد میشود. مهمترین اهداف متفاوتی که کشورهای اجراکننده بودجهریزی عملیاتی دنبال میکنند، عبارتند از: کارایی و اثربخشی مدیریت سازمانها و وزارتخانهها یا ایجاد کنترل داخلی و پاسخگویی در وزارتخانهها، بهبود تصمیمگیری
در فرایند بودجه یا تخصیص منابع و پاسخگویی وزارتخانهها به وزارت دارایی در خصوص منابع تخصیصیافته، بهبود شفافیت و پاسخگویی به مجلس و عموم مردم، تبیین نقشها و مسئولیتهای سیاستمداران و کارکنان دولت و دستیابی به صرفهجویی. برخی کشورها تنها به یک یا دو مورد از اهداف بالا توجه دارند و برخی دیگر هر چهار هدف را مدنظر دارند، اما وجه غالب هدف قرار دادن یک یا دو مورد از موارد بالاست. محدودیتها و مشکلاتی که کشورهایOECD در اجرای بودجهریزی عملیاتی با آن مواجه بودهاند بستگی به شرایط محیط سیاسی و اداری کشور مورد اجرا دارد. برای اجرای خوب، باید شاخصهای عملکردی و اهداف را به سیستم موجود معرفی و سیستم پاسخگویی و کنترل را ایجاد نمود. تجربه این کشورها حاکی از آن است که بهکارگیری شاخصهای عملکرد برای فعالیتهایی که خدمات غیرملموس و خروجی غیرقابل مشاهده، مانند ارائه مشاورههای سیاستی دارند بسیار دشوار است. باید در نظر داشت که عملکرد تنها یک بعد از پاسخگویی است و دیگر ابعاد شامل اطمینان از صحت فرایند انجام امور و نحوه هزینهکرد منابع تخصیص داده شده است. بهعبارت دیگر نباید کنترلهای خروجی کاملاً جایگزین کنترلهای ورودی گردد، بلکه مسئله اصلی پیدا کردن ترکیبی از هر دو کنترل در سیستم است. یکی از دشوارترین سازمانها در زمینه اجرای بودجهریزی عملیاتی ایجاد فرهنگ نتیجهمحور در سازمانها و در دولت است. دستیابی به تغییر رفتار و فرهنگ در دولت مستلزم یک رویکرد کلی دولتی و اتخاذ ترکیب مناسبی از مشوقهاست، بهنحوی که تأثیر اقدامات نقشآفرینان کلیدی بر یکدیگر را مدنظر داشته باشد. اکثر کشورها به کشمکش برای دستیابی به تغییر رفتار کارکنان و سیاستمداران ادامه می دهند و باید در نظر داشت که این امر یک روند بلندمدت است.
جنانی افشین. بررسی چالشهای کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) در زمینه اجرای نظام بودجهریزی عملیاتی . مجله اقتصادي (دوماهنامه بررسي مسائل و سياستهاي اقتصادي). 1395; 16 (1 و 2) :91-107