پیشرفت علم و تکنولوژی باعث پیچیدگی در جهانی شده که امروزه در آن زندگی می کنیم و برای فائق آمدن بر این پیچیدگیها و اتخاذ تصمیمات صحیح از سوی سیاستگذاران نیاز به پیشبینی متغیرهای اثرگذار روزافزون شده است. از این رو، از دهه 1970 به بعد روشهای پیشبینی در علوم مختلف به ویژه اقتصاد جایگاه مناسبی یافته است. پژوهشگران و سیاستگذاران با پیدایش این روشها در اقتصاد و سایر علوم برخی مواقع با ترکیب این روشها به نتایج مطلوبتر و مناسبتری دست یافتهاند. بدین منظور، هدف اصلی در مقاله حاضر بررسی روشهای مختلف پیشبینی در اقتصاد و سایر علوم به ویژه ریاضیات و بیان این موضوع است که تمام این روشها (فازی و شبکه عصبی) به اقتصادسنجی وابسته و به نوعی نتایج حاصل از اقتصادسنجی را بهبود می بخشند و از سوی دیگر آزمونهایی غیر از آزمونهای ایستایی مرسوم در اقتصاد سنجی میبایست برای کششسنجی مورد توجه قرار گیرد.