این مقاله برخی از مهمترین دیدگاههایی را که به ایجاد «نظریه منطقه بهینه پولی» کمک کردهاند مورد بررسی قرار میدهد. بخش اول، دیدگاههای سنتی را بررسی میکند، درحالیکه بخش دوم به دیدگاههای مدرن نظریه منطقه بهینه پولی میپردازد. اگرچه در دیدگاه مدرن معیارهای بیشتری معرفی میشوند، اما دیدگاههای سنتی هنوز هم قابلاعتنا هستند. برخی از مهمترین معیارها شامل تحرک نیروی کار، انعطافپذیری قیمت و دستمزد، درجه باز بودن اقتصاد، تنوع تولیدات، تفاوت تورم، اثربخشی سیاست پولی، ارتباط و انحراف شوکها، ویژگی شوکها و عوامل سیاسی هستند. از این منظر، اگر برای مثال کشورهایی که بهطور بالقوه قادر به تشکیل یک منطقه مشترک پولی هستند از تحرک نیروی کار، انعطافپذیری کافی دستمزد و قیمت، درجه بالایی از بازبودن اقتصاد و نرخهای مشابه تورم برخوردار باشند و عزم سیاسی به رها کردن پول خود و انتخاب پول جدید داشته باشند، آنگاه اتخاذ یک سیاست پولی مشترک میتواند برای همه اعضا مفید بوده و با تشکیل یک منطقه مشترک پولی، سودمندی تعدیلات نرخ اسمی ارز که تا قبل از آن بین اعضا صورت میگرفته، کاهش یابد.