تا هنگامیکه چتر حمایتی بهمیزان کافی همه افراد را پوشش ندهد، یکی از دشوارترین و پرجدلترین مسائل مربوط به هدفمندی یارانهها، تصمیمگیری در زمینه اولویتها است. اجرای سیاست یارانههای هدفمند با توجه به گستردگی اثرگذاری آن، به تنهایی توسط دولت و بدون کمک نهادهای مکمل سیاستهای اقتصادی مانند رسانه ملی، به عنوان فراگیرترین رسانه کشور، امکان پذیر نیست.
این مطالعه، برای بررسی نحوه فرهنگسازی سیاست هدفمندکردن یارانهها در رسانه ملی پارادایمهای سهگانه نظریههای اثرگذاری رسانه را مورد بررسی قرار داده است و مراحل شکلگیری یک سیاست و کارکردهای اصلی رسانه در اعمال نفوذ بر سیاستهای اقتصادی را شناسایی کرده است و سپس به مقوله فرهنگسازی میپردازد.
بین کارشناسان حوزه فرهنگ، برخی نگرش «ساختی» به فرهنگ را با چالشهای نظری و عملی متفاوتی همراه میدانند و برخی دیگر از نظریهپردازان فرهنگی قائل به سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی هستند. با پذیرش این دیدگاه، سه ابزار اصلی رسانه در فرهنگسازی و تبلیغ یک مفهوم اقتصادی عبارتاند از «برجستهسازی»، «پیشزمینهسازی» و «چارچوبسازی» که کاربرد هر کدام در فرهنگسازی یارانههای هدفمند از سوی رسانه ملی مورد بررسی قرار گرفته است. پس از استخراج چارچوبهای رسانه ملی، نهادهای دولتی، نهادهای غیردولتی، مجلس و دانشگاهها طی سال 1387 تا فصل اول سال 1388 با بررسی خروجی پایگاههای خبری رسمی، در این مطالعه پیشنهاد نمودهاند که رسانه ملی در مرحله برجستهسازی طبق استدلالهای دولت در زمینه هدفمندکردن یارانهها پیش رفته است. در چارچوبسازی ضمن تاکید بر ارائه چارچوبی مستقل از سوی رسانه ملی، هدف ایجاد فضایی آموزشی و انتقادی است تا به این وسیله زمینه لازم برای اظهارنظر نخبگان فراهم آید. پاسخگویی دولت به چالشهای مطرح شده از سوی نخبگان از بهترین شیوههای فرهنگسازی سیاست هدفمندکردن یارانهها در رسانه ملی خواهد بود.