در تجارت بینالملل بحث اصلی روی مبادله کالاهاست ازآنجاکه یک کشور قادر نیست تمام نیازها و احتیاجات خود را از تولید داخلی برطرف کند به همین دلیل کشورها ناگزیر از تجارت بینالملل هستند. یکی از محورهای مهم اطلاعاتی در جهت برنامهریزی اقتصادی، بهویژه سرمایهگذاری صنعت در کشورهای درحالتوسعه، آگاهی از مزیتهای نسبی در تولید و صدور کالاها است. آگاهی از مزیتهای نسبی تجارت خارجی و تلاش در جهت بالفعل ساختن آنها به منظور موفقیت و حضور در عرصه رقابت بینالملل، امری ضروری به نظر میرسد. در این پژوهش برای اندازهگیری مزیت نسبی در صنعت نساجی کشور از معیارهای هزینه منابع داخلی (DRC) و مزیت نسبی آشکار شده (RCA) در مورد محصولات نساجی طی سالهای 1402-1396 استفاده شده است. با بهرهگیری از روش مزیت نسبی آشکار شده و دادههای مربوط به سالهای 1402-1396 مشخص شد که صنعت نساجی ایران شاخص مزیت نسبی در تمام سالها به طور نسبتاً ثابت در حدود 0.006 قرار دارد که نشاندهنده افزایش نسبی در صادرات صنعت نساجی ایران نسبت به صادرات کل ایران و جهان است. شاخص هزینه فرصت نسبی (DRC) نیز به طور پیوسته در حال افزایش است که میتواند نشاندهنده افزایش کارایی نسبی صنعت نساجی ایران نسبت به صادرات جهانی باشد ولی همچنان بسیار کم است. این نتایج نشان میدهند که علیرغم رشد صادرات صنعت نساجی ایران در طول سالها مزیت نسبی و هزینه فرصت آن نسبت به سایر صنایع یا کشورهای جهان تغییرات زیادی نداشته است و همچنان سهم قابل توجهی در تجارت بینالمللی نساجی ندارد.
فرضی زهرا، نوری علیرضا، همتی حسن. بررسی روند تغییرات مزیت نسبی صنعت نساجی ایران در طی سالهای 1396 تا 1402 و نقش آن در توسعه تجارت بینالملل. مجله اقتصادي (دوماهنامه بررسي مسائل و سياستهاي اقتصادي). 1401; 22 (11 و 12) :101-121