۵ نتیجه برای کسبوکار
ظریفه جلیلی،
دوره ۹، شماره ۹۵ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
امروزه بهبود فضای کسب و کار در جهت فراهم نمودن بسترهای لازم برای فعالیت فعالان اقتصادی و نیز دستیابی به بخش خصوصی کارآمدتر به عنوان یک راهبرد اقتصادی در کشورهای مختلف جهان مورد توجه قرار گرفته است. در مقاله حاضر بر پایه اطلاعات ارائه شده از سوی بانک جهانی وضعیت کسب و کار در ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی در مقایسه با ۱۸۳ کشور جهان، بر اساس شاخص های کمی کسب وکار بررسی گردیده است. شاخصهای ارائه شده از سوی بانک جهانی جهت مقایسه کمی فضای کسب و کار در کشورهای مختلف است و روش شناسی کسب و کار از این طریق، با محدودیتهایی مواجه است و برخی عوامل مهم و مؤثر بر کسب و کار همچون شرایط اقتصاد کلان یا توانایی زیربنایی نهادهای مختلف کشور، به صورت مستقیم از طریق پروژه کسب و کار مطالعه نمیگردند. شاخصهای مذکور شامل بررسی مراحل مختلف شروع کسب و کار، اخذ مجوزهای لازم ساخت، بکارگیری نیروی کار، ثبت مالکیت، اخذ اعتبارات، حمایت از سرمایهگذاران (سهامداران)، پرداخت مالیات، تجارت فرا مرزی، لازم الاجرا شدن قراردادها و نیز چگونگی پایان یک کسب و کار هستند.
علی صالح آبادی،
دوره ۱۳، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
جهت تقویت جایگاه بخش خصوصی در اقتصاد، نه تنها میبایست به سیاستگذاری بر عوامل کلان اقتصاد پرداخت بلکه میبایست به بهبود کیفیت قوانین، مقررات و چینش نهادها و سازمانهایی که مسائل روزمره اقتصاد را شکل میدهند نیز توجه نمود. یکی از ملاکهای ارزیابی واقعبینانه در این حوزه شاخصهای پروژه انجام کسبوکار بانک جهانی است. ویژگی این پروژه آن است که نقاط ضعف در حوزه انجام کسبوکار با نگاه حاکمیتی تبیین شده و فرصتی برای توسعه بخش خصوصی مهیا میگردد. در این میان، نقش بازار سرمایه هم در رفع ضعفهای مقررات و هم در ایجاد فرصت حضور بخش خصوصی در اقتصاد انکارناپذیر است. بازار سرمایه بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر فضای کسبوکار کشور اثرگذار است. از میان ۱۰ شاخص بانک جهانی، شاخص حمایت از سرمایهگذار (با توجه به پیشفرضهای مطرح در این پروژه) ارتباط مستقیمی با بازار سرمایه داشته و شاخصهای راهاندازی کسبوکار و پرداخت مالیات بهصورت غیرمستقیم با بازار سرمایه در ارتباط هستند. پرسش اساسی مطرح شده در این تحقیق، چگونگی بهبود فضای کسبوکار از طریق بازار سرمایه بهخصوص شاخص حمایت از سرمایهگذاران میباشد. در این مقاله با تأکید بر شاخص حمایت از سرمایهگذار، ۳شاخصه مرتبط با این شاخص و امکان ارتقای رتبه ایران در میان رقبای دیگر مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، از منظر ۲ شاخص راهاندازی کسبوکار و همچنین پرداخت مالیات به اقدامات تسهیلی که برای بهبود فضای کسبوکار در بازار سرمایه صورت گرفته، پرداخته شده است. بررسیهای بهعمل آمده نشان میدهند که مفاد قانونی موجود و همچنین دستورالعملهای مصوب در بازار سرمایه، بهطور بالقوه توانایی ارتقای رتبه ایران در شاخص حمایت از سرمایهگذار را دارند. در انتهای این مقاله نیز پیشنهادهایی برای بهبود فضای کسبوکار در بازار سرمایه ارائه گردیده است.
زهرا کریمی تکانلو، سيد کمال صادقی، مریم ستاری،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
منظور از فضای کسبوکار مجموعه عواملی است که بر شکلگیری، تداوم و عملکرد بنگاه تأثیرگذار هستند و تغییر آنها برای مدیران بنگاههای اقتصادی بسیار پرهزینه و یا غیرممکن میباشد. محیط کسبوکار محل تبادل و تأمین دادهها و ستادههای کار و فعالیت بنگاههای اقتصادی است و از اینرو، نقش سرنوشتسازی در حیات و بقای سازمانها و شرکتها (بنگاههای اقتصادی) طی دوره عمر آنها برعهده دارد. جهت بررسی بیشتر جایگاه عوامل مؤثر بر محیط کسبوکار میتوان آن را با ادبیات اساسی مطرح در حوزه اقتصاد کلان تطبیق داد. هدف از این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر فضای کسبوکار در ایران می باشد. البته از آنجایی که ساختار اقتصادی کشور ساختاری دولتی است بنابراین از میان عوامل اثرگذار بر فضای کسبوکار عامل سرمایهگذاریهای دولتی پر رنگتر جلوه مینماید. این مقاله در ۵ بخش تدوین گردیده است. پس از بیان مقدمه، در بخش دوم مبانی نظری و پیشینه موضوع مطرح خواهد شد. بخش سوم به معرفی روش تحقیق اختصاص یافته است. متغیرهای مستقل مورد نظر در این تحقیق عبارتند از سرمایهگذاریهای دولتی، تورم، سهم درآمدهای مالیاتی از تولید ناخالص داخلی، باز بودن اقتصاد و در نهایت نرخ ارز رسمی که تمام این متغیرها بهصورت کمی برای سری زمانی سالهای (۱۳۹۰- ۱۳۵۰) و با استفاده از روش اقتصادسنجی الگوی خودتوضیح با وقفههای گسترده محاسبه شدهاند. در بخش چهارم یافتهها و نتایج تحقیق ذکر خواهد گردید و در بخش پنجم پیشنهادها و راهکارهایی برای بهبود فضای کسبوکار ارائه خواهد شد.
سید محمود میراحمدی، حسن رشیدی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
پس از پیروزی انقلاب اسلامی کشورهای غربی همواره بهدلایل متفاوتی در تلاش برای توقف موفقیتهای کشورمان بهصورتهای گوناگون دست به صدور قطعنامه، ایجاد محدودیت و سنگاندازی در مهمترین مباحث کشور یعنی اقتصاد زدهاند. در حالیکه این روزها مبحث تحریم و مقابله با آن دغدغه اصلی صاحبان شرکتها و تولیدکنندگان کالا و خدمات در ایران است، عمده بحثهای آکادمیک و نظری در این خصوص بهصورت گذرا و مقطعی انجام میشود. هدف پژوهش حاضر بررسی تحریمها و تأثیر آن بر کسبوکار میباشد. میتوان گفت که تحریمها ۲ نتیجه را برای کشورمان در پی داشته است. نخست، از لحاظ پیشرفت و خودکفایی در بحث تولید ملی کشورمان توانسته بدون نیاز و وابستگی به دیگر کشورها به پیشرفتهای عظیم دست یابد و از بعد دیگر میتوان گفت تحریمها بر کسبوکار نیز آثار منفی داشته؛ تورم و بالا رفتن قیمت نهادهها و کمبود مواد اولیه جهت تولید نیز از آثار آن میباشد.
عسگر پاک مرام، علیرضا احمدی، ابراهیم رستم نژاد،
دوره ۱۵، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
بیشک یکی از مهمترین پدیدههای هزاره سوم رشد چشمگیر و روزافزون فناوری اطلاعات (IT) وتأثیر آن بر تمام جوانب زندگی بشر، بهویژه کسبوکار است؛ به این دلیل عصر حاضر را عصر انفجار اطلاعات نامیدهاند. این تا حدی است که هر ۵ سال و نیم، حجم دانش دو برابر میشود و از سوی دیگر، بسیاری از آنها در کمتر از ۴ سال کهنه میشوند. امروزه دانش به منزله یک منبع ارزشمند و استراتژیک و نوعی دارایی برای کسبوکارها مطرح است و ارائه محصولات و خدمات باکیفیت بدون مدیریت و استفاده درست از این منبع ارزشمند، امری سخت و گاه ناممکن است. گزارشها بیانگر آنست که سازمانها از دهه ۹۰ میلادی درپی پیادهسازی مدیریت دانش بودهاند. در کشور ما نیز چند سالی است برخی شرکتها و سازمانها حرکتهایی در زمینه استقرار این سیستمها انجام دادهاند، اما بهنظر میرسد در این راه به نقش مدیریت دانش در دادهکاوی تجارت هوشمند به میزان قابل توجهی پرداخته نشده است. در این مقاله رابطه بین دادهکاوی، تجارت هوشمند و مدیریت دانش بهطور مختصر بررسی میشود و یک مدل به اشتراکگذاری دانش برای افراد جهت بهکارگیری عملی دادهکاوی در زمینه مدیریت دانش و تجارت هوشمند پیشنهاد میگردد. ساختار وبلاگی سیستمهای به اشتراکگذاری دانش برای فرایند دادهکاوی، میتواند بهصورت عملی در بنگاههای اقتصادی جهت تجارت هوشمند بهکار برده شود. در این مقاله پیشنهاد شده است که هر فرایند مهم دادهکاوی در زمینه تجارت هوشمند باید شامل چرخه متمرکز دادهکاوی و چرخه متمرکز توسعه دانش اجزای داخلی تجارت باشد.