این مقاله بر اهمیت جمعآوری اطلاعات مربوط به فساد تأکید داشته و علاوه بر این ابعاد مهمی از شاخصهای ترکیبی بین کشوری مربوط به سنجش فساد را آشکار میکند. به راستی آیا تدوین شاخصهای ترکیبی برای مقایسه بین کشوری میزان فساد، زیانآور و گمراهکننده است یا مفید و آگاهیدهنده؟ پرسش مهم آنکه که آیا روش رتبه بندی کشورها بر اساس میزان فسادشان صحیح است؟ مقاله حاضر به پیامدهای فقدان تمایز روشن بین پرداختهای قانونی و غیرقانونی یا راههای اعمال نفوذ اشاره میکند. این مقاله محدودیتهای اصلی "شاخص ادراک فساد" سازمان شفافیت بینالمللی را یادآوری کرده و موضوع برداشتهای نادرست و استفاده های نابه جا از این شاخص را مورد بررسی قرار میدهد. تبلیغات و شهرت به طور قطع به معنی پیشرفت نیست و ایجاد شاخص ادراک فساد باید متأثر از شیوهای باشد که مردم آن را مورد استفاده قرار میدهند و سرانجام پرسش نهایی این است که آیا میتوان بر درجه اعتبار و ارزشمندی شاخص ارائه شده از سوی سازمان شفافیت بین المللی افزود؟