۵ نتیجه برای نرخ بیکاری
منصور ملایی پور،
دوره ۶، شماره ۵۷ - ( ۵-۱۳۸۵ )
چکیده
در مطالعات اقتصادی دو شاخص نرخ بیکاری و نرخ رشد اقتصادی از مهم ترین شاخصهای اقتصادی هستند. بنابراین در جمع آوری و پردازش داده ها و تجزیه و تحلیل های اقتصادی در مورد این دو شاخص باید بسیار حساس بود و پیامدهای اجرایی و برنامه ای آن را مدنظر قرار داد. به همین منظور از چند دیدگاه مختلف به بررسی نرخ بیکاری استان خراسان
می پردازیم و در پایان نشان می دهیم که برای تعیین میزان بیکاران و نرخ بیکاری در استان خراسان می توان از سه روش دیگر (به جز نمونه گیری) استفاده کرد. نکته مهم تر آنکه محاسبات مربوط به سه روش مختلف (مهم ترین آنها مدل هرم سنی جمعیت) به نرخ بیکاری ۵/۲۲ درصد برای استان خراسان در سال ۱۳۸۳ می رسد.
الیزابت سلطانی،
دوره ۹، شماره ۹۵ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
تأکید بر توسعه صادرات غیرنفتی به عنوان یک استراتژی مهم، از جمله روشهای دستیابی به رشد مستمر اقتصادی است که همواره به عنوان یکی از راهبردهای محوری اقتصاد کشور ما مطرح است. این سیاست علاوه بر خارج نمودن اقتصاد کشور از حالت تک محصولی؛ منجر به بهبود تراز پرداختهای ارزی و افزایش قدرت و مزیت نسبی رقابتی کشور ما در بازارهای جهانی میشود. از سوی دیگر بهرهوری کل عوامل تولید (TFP) نیز در نظریههای جدید یکی از منابع عمده رشد اقتصادی محسوب میشود زیراافزایش مستمر بهرهوری علاوه بر ایجاد رشد اقتصادی، به ایجاد رفاه اجتماعی منتهی میگردد و همواره در سطح ملیـ منطقهای مطرح است. در این راستا با توجه به اهمیت صادرات غیرنفتی در این مقاله، به برآورد و بررسی بهرهوری کل عوامل تولید در استان فارس با متغیرهایی مانند نیروی کار، شدت سرمایه، نرخ بیکاری و انباشت سرمایه (R&D ) داخلی پرداخته شده است. سپس، صادرات غیرنفتی استان به صورت تابعی از متغیرهای نرخ ارز، بهرهوری کل عوامل تولید و آزاد سازی تجاری در نظر گرفته میشود. در این پژوهش روشهای توابع تولید کاب، داگلاس و تکنیک اقتصاد سنجی (VAR) مورد استفاده قرار گرفته است. تغییر هر یک از متغیرهای فوق بر بهرهوری کل عوامل تولید و صادرات غیرنفتی استان طی سالهای (۱۳۸۶ـ۱۳۶۰) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نهایی حاصل از برآوردها نشان میدهد که متغیرهای مورد بررسی نرخ ارز، بهرهوری کل عوامل تولید و آزادسازی تجاری در استان فارس تأثیر مثبتی بر صادرات غیرنفتی دارند.
اسدالله فرزین وش، رضا صمدی بروجنی، مسعود باغستانی،
دوره ۱۵، شماره ۱۱ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده
شرایط بد اقتصادی از جمله رکود، کاهش مداوم رشد اقتصادی و افزایش پیدرپی تورم و به اصطلاح افزایش شاخصهایی که تحت عنوان شاخص فلاکت از آنها یاد میشود، یکی از مهمترین دلایل ایجاد انگیزه برای خودکشی و نابسامانیهای اجتماعی در کشورهای مختلف میباشد. در این تحقیق سعی شده است تا چگونگی تأثیر شرایط اقتصادی بر خودکشی برای ۱۰ کشور اروپایی که بیشترین تأثیر را از بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ پذیرفتهاند، در دوره زمانی ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۰ با استفاده از روش دادههای تابلویی بررسی شود. به این منظور برای بررسی اثر شرایط بد اقتصادی، متغیری تحت عنوان تورم منهای رشد اقتصادی و نرخ بیکاری تعریف و مدل مورد نظر برای تعداد خودکشی برآورد شده است. فرضیه مدنظر در این تحقیق این است که تورم بالاتر و رشد اقتصادی پایینتر که نشاندهنده عدد بزرگتری برای شاخص مورد نظر است و نرخ بیکاری بالاتر بر میزان خودکشی تأثیر مثبت و معناداری دارد. به این منظور ابتدا بر اساس آزمونهای مختلف مدل مناسب در دادههای تابلویی انتخاب و سپس ضمن انجام آزمونهای ریشه واحد و همانباشتگی مدل برآورد گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از تأثیر مستقیم و بالای متغیرهای مورد نظر بر میزان خودکشی دارد.
بهزاد علی پور، علیرضا اقبالی، مهدی پدرام، سهیلا مجدمی،
دوره ۱۶، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مطالعه به بررسی تأثیر اندازه دولت بر بیکاری بین دو گروه منتخب از کشورهای عضو Mena و کشورهای عضو OECD در قالب الگوی پانل و در بازده زمانی (۲۰۱۳-۲۰۰۰) پرداخته شده است. علاوهبر متغیر اندازه دولت، متغیرهای نرخ رشد اقتصاد، نرخ تورم و حداقل دستمزدها و مقررات و ساختار سیاسی بازار نیروی کار استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد الگوی اثرات ثابت نشان میدهد که متغیر اندازه دولت در کشورهای عضو منا تأثیر منفی بر نرخ بیکاری داشته است، اما در کشورهای عضوOECD نتیجهای متفاوت دارد. متغیر مقررات ساختاری طبق مطالعات مؤسسه فریزر و هریتیچ (LVi) به عنوان مقررات دست و پاگیر بر بیکاری اثر منفی دارد. این متغیر در دو گروه مورد مطالعه تأثیر منفی گذاشته است. در هر دو گروه مورد بررسی رابطه بین تورم و بیکاری معکوس بوده است که بیانگر رابطه منحنی فیلیپس میباشد.
ابراهیم عباسی، محمد شعبانی ورنامی،
دوره ۲۰، شماره ۱۱ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تاثیر تکانههای بازده سهام بر نرخ بیکاری است. در این پژوهش از دادههای سالانه سری زمانی طی سالهای ۱۳۷۸ الی ۱۳۹۷ استفاده شده است. بازدههای بازار سهام به سه بازده زیر مجموعه ۱-بازده اسمی۲-بازده تعدیل شده و ۳- بازده واقعی تقسیم میشوند. در این پژوهش، متغیرهایی بر پایه نظریههای اشتغال و تقاضای کار به مدل اضافه شد. در این پژوهش، ابتدا به نتایج آزمونهای ریشه واحد برای هر متغیر پرداخته شده، سپس آزمون وجود همگرایی را از روش کرانهها و آزمون همانباشتگی برای هر چهار فرضیه استفاده شد. در مرحله بعد به بررسی نتایج گارچ پرداخته و در مرحله آخر، به تشریح تابع عکس العمل تحریک (آنی) پرداخته و اثرات کوتاه مدت و بلندمدت هر یک از این شوکها بر نرخ بیکاری با استفاده از الگوی ARDL مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج فرضیه اول حاکی از آن است که اثرات بازده سهام بر نرخ بیکاری نامتقارن است. نتایج فرضیه دوم پژوهش نشان داد که شوکهای مثبت بازده سهام سبب کاهش نرخ بیکاری در بلندمدت میشود. نتایج فرضیه سوم پژوهش حاکی از آن است که شوکهای منفی بازده سهام سبب افزایش نرخ بیکاری در بلندمدت میشود. نتایج فرضیه چهارم پژوهش نشان داد که شدت عکس العمل نرخ بیکاری نسبت به شوکهای منفی در مقایسه با شوک مثبت شدیدتر است.