۱۷ نتیجه برای ریسک
ترجمه: مجید یاوری،
دوره ۶، شماره ۵۳ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده
بانکداری الکترونیک موجی از تحولات آینده است و از نظر آسان شدن عملیات بانکی و هزینه های مبادلات تجاری فواید بسیاری برای مصرف کنندگان به همراه دارد. همچنین چالشهای جدیدی را در تنظیم و نظارت نظام مالی و طراحی و اجرای سیاستهای اقتصاد کلان، پیش روی مقامات کشورهای مختلف قرار داده است.
فاطمه سیاس،
دوره ۷، شماره ۶۵ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده
سرمایهگذاری یکی از عوامل بسیار مهم رشد و توسعه یافتگی در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته است که موجب هدایت و تمرکز سرمایههای سرگردان به سوی تأمین منابع مالی لازم برای تحقق برنامهها و پروژهها و شکوفایی اقتصاد می گردد. با عنایت به اینکه سرمایهگذاری از دو مقوله مهم بازده و ریسک تأثیر پذیر میپذیرد، در این پژوهش ابتدا به مطالعه ریسک و انواع دستهبندی آن و سپس نسبت به محاسبه و تجزیه و تحلیل آن (ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک ) برای شرکتهای دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در محدوده زمانی پژوهش اقدام گردیده است. بر اساس نتایج بهدست آمده، وجود اختلاف بین ریسک کل شرکتهای دارویی و ریسک بازار محرز و ریسک بازار همواره کمتر از ریسک شرکتهای دارویی شناخته شده است. همچنین ریسک غیرسیستماتیک شرکتهای دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بیش از ریسک سیستماتیک آنهاست، از اینرو میتوان گفت بیشترین ریسکی که شرکتهای دارویی را تهدید میکند به دلیل وجود عوامل داخلی و مدیریت شرکت یا صنعت دارو است و عملکرد عوامل بازار تأثیر کمتری بر ریسک شرکتهای دارویی دارد. در مرحله بعد برای رتبهبندی ریسکهای موجود در صنعت دارو، نظرخواهی و توزیع پرسشنامه انجام شده و با تجزیه و تحلیل پاسخها، نتایج بسیار قابلتوجهی بهدست آمده است. در بررسی و تجزیه و تحلیل پاسخهای مربوط به پرسشنامه، خصوصیسازی ازمهمترین عوامل کاهشدهنده ریسک در صنایع دارویی دانسته شده است. در پایان پیشنهادهایی برای مقابله و کنترل ریسک ارائه شده است.
شبنم دوستی، علیرضا نیکبخت ، علی عامری،
دوره ۷، شماره ۷۱ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده
امروزه بانکها به صنعت پردازش اطلاعات تبدیل شدهاند. رویکردهای مختلف بانکداری الکترونیک در جهان با نامهای مختلفی ارائه میشوند که مهمترین آنها بانکداری اینترنتی، بانکداری مبتنی بر شبکههای اداره شده، بانکداری تلفنی، بانکداری خانگی، انجام امور بانکی از طریق دستگاههای خودپرداز و نظایر آنهاست. در این مقاله رهنمودها و دستورالعملهایی در خصوص شناسایی و کنترل ریسکهای موجود در فعالیتهای بانکداری الکترونیکی ارائه شده است.
محمد رحیم احمدوند،
دوره ۸، شماره ۸۷ - ( ۱۱-۱۳۸۷ )
چکیده
ریسک به مفهوم نااطمینانی نسبت به آینده و امکان انحراف نامطلوب واقعیات از آنچه مورد انتظار است، مفهومی مجرد نیست بلکه امری واقعی است. به این معنی که مستقل از شناخت و ذهنیت ما وجود دارد و با پیامدهای اقتصادی نامطلوبش ما را تهدید میکند. کاهش شدت انواع ریسکها و پیامدهای آنها نیازمند تدوین برنامهای جامع در سطح بنگاههای اقتصادی و اقتصاد ملی است به نحوی که به تأمین امنیت فعالیتهای اقتصادی منتهی شود و روشهای تدارک منابع مالی کافی برای مقابله با خسارات را نیز ارائه دهد.
بنابراین برای مقابله با انواع ریسکها ناگزیر باید ذهنیت خود را با آنها منطبق کرد و با کسب اطلاعات کافی و شناخت دقیق و لازم از ماهیت آنها به ارائه پوششهای متنوع مبتنی بر شناخت به دست آمده پرداخت. شناخت و از بین بردن کامل و قطعی انواع و اقسام ریسکهای تهدیدکننده فعالیتهای انسان غیرممکن است اما با بهکارگیری مدیریت ریسک به مفهوم مجموعه اعمالی که بتواند داراییها و قدرت کسب درآمد یک بنگاه اقتصادی را در مقابل انواع ریسکهای تهدیدکننده حفظ کند و متضمن بقاء و رشد آنها باشد، میتوان احتمال وقوع ریسک را کاهش داد و به حداقل رسانید.
مرتضی اسدی، مهدی ناظمیاردکانی،
دوره ۱۱، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده
یک برنامه حسابرسی مبتنی بر ریسک مؤثر تمام فعالیتهای اصلی یک مؤسسه را پوشش خواهد داد. فراوانی و عمق حسابرسی هر قسمت بر مبنای ارزیابی ریسک هر قسمت متفاوت خواهد بود. بررسیکنندگان میبایست تعیین کنند که آیا عملکرد حسابرسی به تناسب اندازه و پیچیدگی مؤسسه مناسب است یا خیر؟
زاداله فتحی، زهرا امیرحسینی، حامد احمدینیا،
دوره ۱۲، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
پس از ارائه مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای تعدیلهای بسیاری بر آن صورت گرفته است، به طوریکه با وارد نمودن متغیرهایی نظیر عوامل ریسکهای مالی، نقدشوندگی، نامطلوب، وقایع غیرمنتظره، اقتصادی و عملیاتی کارایی این مدل گسترش یافت. در نتیجه این تحولات مدلهای جدیدی بر اساس مدل استاندارد قیمتگذاری داراییهای سرمایهای نظیر مدلهای قیمتگذاری داراییهای سرمایهای مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای تجدیدنظرشده که در سال ۱۳۸۸ توسط محققان ایرانی دکتر رهنمای رودپشتی و دکتر امیرحسینی مطرح شده است و این مدل توانایی بیشتری در تفسیر داراییهای سرمایهای با توجه به شرایط بازار، وضعیت موجود در واحدهای اقتصادی و در نهایت پرتفوی سرمایهگذاری دارد. در این تحقیق با توجه به اهمیت بکارگیری این مدلها برای مدیران مالی، تحلیلگران اقتصادی و سرمایهگذاران ضمن معرفی هر یک از این مدلها به بررسی آنها نیز میپردازیم.
حسن میرزاخانی، عباس نوری،
دوره ۱۳، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
ریسک سرمایهگذاری در بخشهای مختلف یک اقتصاد از جمله بخش صنعت را نمیتوان در شرایط عادی کاملاً از میان برد. با این حال آنچه از اهمیت بالایی برخوردار است نحوه اعمال مدیریت دولتها در مواجهه با ریسکها و کاهش آثار سوء آنها برای سرمایهگذاران است. تجربه ورود تا گسترش صنایع جدید در ایران، پیوسته مؤید بیثباتی در جذب و نگهداشت سرمایهگذاریهای بخش خصوصی در عرصه تولید صنعتی بوده و در این میان چشمگیر بودن هزینه ریسک یکی از مهمترین مؤلفههای اثرگذار بر کاهش علاقمندی سرمایهگذاران بخش خصوصی و خارجی به فعالیت در این بخش بوده و همچنان نیز هست. در این تحقیق سعی شده مهمترین عوامل اثرگذار بر ریسکهای سرمایهگذاری صنعتی در ایران از منابع علمی و گزارشهای رسمی سازمانها و نهادهای داخلی و بینالمللی ذیصلاح استخراج و تأثیرگذاری هر مؤلفه بر ریسک سرمایهگذاری بخش خصوصی در بخش صنعت کشور بررسی و در نهایت راهکارهای عملی برای کاهش آثار سوء ریسکهای سرمایهگذاری در بخش صنعت کشور ارائه گردد. بهمنظور مستند بودن نتایج تحقیق، به شیوه مطالعات میدانی و با توزیع پرسشنامه در میان متولیان صنعت و کارشناسان ذیصلاح دستگاههای اجرایی مرتبط با سرمایهگذاری صنعتی در سطح کشور مهمترین عوامل اثرگذار بر افزایش دامنه ریسکهای سرمایهگذاری صنعتی در ایران شناسایی و سپس با رتبهبندی مؤلفهها به روش تحلیل سلسله مراتبی AHP مشخص گردید که بهترتیب عوامل بیثباتی در اجرا و تغییرات مکرر در قوانین و مقررات مرتبط با صنعت، مشکلات پرداختهای بخش صنعت بابت مالیات، حق بیمه، تعرفه گمرکی و عوارض، تبعات نوسان شاخصهای اقتصاد کلان از قبیل تورم و نرخ ارز و ... بیشترین تأثیر را بر نوسان دامنه ریسک سرمایهگذاری در بخش صنعت کشور ایفا نمودهاند. در پایان بر اساس یافتههای تحقیق، راهکارهایی بهمنظور تثبیت محیط کسبوکار و تعدیل آثار سوء مخاطرات سرمایهگذاری در بخش صنعت کشور ارائه گردیده است.
غلامرضا سرآبادانی،
دوره ۱۴، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
تأثیر و حضور ریسک در تمام فعالیتهای اقتصادی (سرمایهگذاری و تجاری) آن را بهعنوان یک عامل مهم در اقتصاد مطرح کرده است. به این دلیل نویسنده کتاب "نظریه المخاطره فی الاقتصاد الاسلامی" بر آن شده است که موضوع ریسک را تحتعنوان "نظریه ریسک در اقتصاد اسلامی" از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهد. هدف اصلی، بررسی نظریه ریسک در اقتصاد اسلامی از نظر پذیرش یا عدم پذیرش، نحوه کاربرد آن در فقه اسلامی و در ابعاد مختلف اقتصاد اسلامی از قبیل بانکداری اسلامی، بازارهای مالی و بسیاری دیگر از فعالیتهای اقتصادی مانند بیمه، تجارت، سرمایهگذاری، تولید و توزیع درآمد است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که ریسک همراه با ارائه کار یا سرمایه یا هر دو ریسکی است که در نظریه اقتصاد اسلامی مورد پذیرش واقع شده همانطورکه در نظریه اقتصاد سنتی هم مورد تأیید است، اما ریسک منفک از کار و سرمایه (ریسک محض) مانند قمار، غرر و امثال آن مردود است و ریسک مقبول را بهعنوان معیار سلامت شرعی معاملات و فعالیتهای اقتصادی معرفی کرده است. بر اساس آن به بررسی مصادیق مختلف ریسک پرداخته و نتیجه میگیرد که ریسک موضوع قرارداد بیمه، ابزارهای پوشش ریسک (معروف به ابزارهای مشتقه) و معاملات روی آنها، عملیات بانکی در بانکداری اسلامی تجربه شده در برخی کشورهای اسلامی بر اساس معیار فوق قابل پذیرش نیست و در همه موارد فوق معیار مذکور نقض می شود.
لاله بیرامی، علی کیانی، وحید بیرامی، محمدحسین قائمی راد،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
کنترل بر گزارشگری مالی و گزارش نقاط ضعف با اهمیت کنترل داخلی طبق بیانیه سازمان بورس اوراق بهادار تهران و طراحی یک سیستم کنترل داخلی اثربخش جهت پیشبرد اهداف خرد و کلان شرکت دارای اهمیت است. هدف اساسی تحقیق بررسی موانع و محدودیتهای احتمالی موجود بر سر راه بهکارگیری و اجرای دستورالعمل کنترلهای داخلی در سطح گروه شرکتهای سرمایهگذاری سیمان تأمین است. همچنین به دنبال ارائه راهکارها و پیشنهادهای لازم جهت رفع موانع در جهت استقرار و تقویت کنترلهای داخلی اثربخش هستیم. نمونه شامل ۲۹ شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای پاسخ به فرضیهها تأثیر کنترل داخلی بر سه متغیر مستقل مدیریت ریسک، کیفیت گزارشگری مالی و حقوق سهامداران از منظر حاکمیت شرکتی مورد آزمون قرار گرفته است. تجزیهوتحلیلهای رگرسیون نشان داد که کنترل داخلی بر سه متغیر مدنظر تأثیر مثبت و معنیداری دارد. درنتیجه میتوان گفت کنترل داخلی بر معیارهای گزارشگری مالی و مدیریت ریسک که از اهمیت خاصی برخوردار است، تأثیر میگذارد و همچنین میتواند حقوق سهامداران را از منظر حاکمیت شرکتی تحت تأثیر مثبت قرار دهد و رضایت سهامداران را در پی داشته باشد.
امیدعلی عادلی، نصراله فریدونی،
دوره ۱۸، شماره ۷ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
اصولاً هر فعالیت اقتصادی با درجهای از ریسک همراه است. سودآوری یا بقای یک بنگاه اقتصادی به عوامل متعددی بستگی دارد که برخی از آنها در کنترل و برخی دیگر خارج از کنترل است. این تحقیق در پی یافتن تأثیر نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی (نرخ ارز، نرخ رشد، نرخ تورم) بر روی ریسک نقدینگی بانکهای تخصصی (توسعهای) است. بدین منظور برای ارزیابی ریسک نقدینگی از نسبتهای نقدینگی استفاده شده است. نمونه شامل ۴ بانک که تحت نظارت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران طی دوره زمانی ۸۰ الی ۹۳ است. در این تحقیق برای اثبات ایستا بودن متغیرها از آزمون دیکی- فولر تعمیمیافته، و جهت اثبات وجود ناهمسانی واریانس شرطی از آزمون (ARCH) و برای اندازهگیری نااطمینانی نرخ ارز، تورم، رشد اقتصادی از آزمون (GARCH–ARIMA) استفاده شده است. درنهایت بعد از تخمین مدل توسط (VAR) این نتیجه حاصل شد که اثر نااطمینانی (نرخ ارز، رشد اقتصادی) بر روی ریسک نقدینگی بانکهای تخصصی مثبت و معنیدار است، اما نااطمینانی نرخ تورم اثر مثبت و معنیداری بر روی ریسک نقدینگی نیست.
میثم کاویانی، سید فخرالدین فخرحسینی، فاطمه دستیار،
دوره ۱۸، شماره ۱۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
بازار بینبانکی از دیدگاه ثبات مالی همانند شمشیر دولبه عمل میکنند که از یک سو نقش مهمی در تضمین نقدینگی بانک و اجرای سیاست کارای پولی ایفا میکنند و از سوی دیگر به عنوان یک کانال تلقی شود که مسائل نقدینگی و قدرت پرداخت تعهدات را از طریق آن توسعه میدهد که همچنین منجر به توسعه اثرات دومینو[۱] از بانکی به سایر سیستمهای بانکداری میشود و از این رو ریسک بحرانهای بانکداری و به تبع آن ریسک سرایت[۲] را به وجود میآورد. علیرغم نقش نظمدهنده بازار بینبانکی در زمینه بانکها و اثرات مثبت آن، هنوز هم سرایت بانکی به عنوان یک عامل تهدیدکننده بالقوه تلقی میشود. لازم به ذکر است بازار بینبانکی برای هر کشوری میتواند شامل بازار بینبانکی داخلی و بازار بینبانکی بینالمللی باشد. بنابراین محققین تلاش میکنند تا با تمرکز بر ریسک اعتباری بینبانکی، زیانهای بالقوه ناشی از سرایت را ارزیابی کنند، لذا امروزه شاهد تحقیقاتی مبنی بر کمیسازی این ریسک در نظام بانکی هر کشوری هستیم.
میلاد صارم صفاری، محمد خدایاری،
دوره ۱۸، شماره ۱۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
روش رتبهبندی چارچوب گستردهای است که شرکت مودیز از آن در مقیاس بینالمللی در رابطه با منابع در معرض ریسک ریز خط ترازنامه استفاده میکند. تجزیهوتحلیل منابع در معرض ریسک زیر خط یک بخش از طرحهای شرکت مودیز برای بهبود ارزیابی اعتباری شرکت است که خود منجر به افزایش پشتوانه در چهار حوزه کیفیت گزارشگری مالی؛ کیفیت حاکمیت شرکتی؛ کیفیت شیوههای مدیریت ریسک و آسیب ناشی از عدم دسترسی ناگهانی به بازار. نیز میشود. اتفاقات سالهای اخیر، بهخصوص در آمریکا و اروپا، نشانگر حجم بالای اعتبارات نکول شده، از بین رفتن یا زوال اعتبارات، اغلب ناشی از حاکمیت شرکتی نامناسب، گزارشگری ضعیف مالی، مدیریت ریسک ناکافی (ناکارآمد)، کمبود نقدینگی و یا استفادههای نابجا (سو استفاده) از اقلام زیر خط ترازنامه بوده است. ارزیابی ریسک ناشی از اقلام زیر خط ترازنامه نیز جزئی جداییناپذیر از تجزیهوتحلیل بنیادی اعتبارات است و میتواند تأثیر مستقیمی به لحاظ اندازه و ماهیت منابع در معرض ریسک بر رتبه ناشر (اوراق) بگذارد. همچنین این نوع تجزیهوتحلیل، ارتباط تنگاتنگی با شیوههای مدیریت ریسک شرکت دارد زیرا شرکتها اغلب تلاش میکنند اقدام به مدیریت ریسک از طریق استفاده از ساختار متنوع اقلام زیر خط ترازنامه نمایند. با این وجود، در حالی که تجزیهوتحلیل شیوههای مدیریت ریسک شرکت بر فرآیندهای مدیریت ریسک کل متمرکز است، تجزیهوتحلیل ریسک اقلام زیر خط ترازنامه بر منابع در معرض ریسک زیر خط مشخصی و اینکه چطور آنها میتوانند مشخصههای ریسکی کل شرکت را تحت تأثیر قرار دهند تمرکز دارد. اهداف شرکت مودیز در رابطه با منابع در معرض ریسک زیر خط ترازنامه شامل انطباق بیشتر با شیوههای رتبهبندی جهانی؛ افزایش پتانسیل اصلاح روشهای موجود، در صورت نیاز و توسعه و ایجاد روشهای جدید برای استنتاج بهتر منابع در معرض ریسک زیر خط ترازنامه به عنوان مثال ساختارهای انتقال ریسک است. با دستیابی به این اهداف، میتوانیم اقدام به پیشبینی شفافتری برای استفاده ناشران، سرمایهگذاران و تحلیلگران نماییم. تحلیلگران مودیز همچنان منابع در معرض ریسک زیر خط ترازنامه را در رتبهبندی ناشران محاسبه خواهند نمود. به علاوه نظرات ویژهای در مواجه با انواع منابع در معرض ریسک زیر خط ترازنامه مرتبط با صنایع خاص نیز میتواند مطرح باشد. این نظریات میتواند منجر به بحثهایی در مورد ریسکهایی که ممکن است بر شرکتهایی که در صنعتی خاص اشتغال دارند و دارای منابع در معرض ریسک زیر خط ترازنامه هستند، شود.
واژگان کلیدی: ترازنامه، ریسک، مودیز.
زهرا حائری نسب، کیومرث سهیلی، شهرام فتاحی،
دوره ۱۸، شماره ۱۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
نرخ سود بانکی از مهمترین متغیرهای کلان در اقتصاد هر کشور است. هدف از مقاله حاضر یافتن ارتباط میان نرخ سود تسهیلات بانکی و سه متغیر اصلی بازار پول (نرخ سود سپرده، نرخ تورم و ریسک اعتباری بانکها) است. در این مقاله با استفاده از مدل سیستم معادلات همزمان و با بهرهگیری از روش حداقل مربعات سه مرحلهای، چهار معادله نرخ سود تسهیلات، نرخ سود سپردهها، نرخ تورم و ریسک اعتباری تخمین زده شدند. نتایج نشان میدهد که در طی سالهای ۱۳۶۵-۱۳۹۶ در اقتصاد ایران نرخ سود تسهیلات با نرخ سود سپردهها که از مهمترین متغیرهای بانکی است دارای ارتباط مثبت و معناداری است. به طوری که با افزایش نرخ سود سپردهها، نرخ سود تسهیلات نیز افزایش مییابد. همچنین مشخص شد که نرخ سود تسهیلات با نرخ تورم دارای رابطه منفی و معناداری است که بیانگر این قضیه است که با افزایش تورم نرخ سود تسهیلات کاهش مییابد، چون در ایران نرخ سود به صورت دستوری تعیین میشود این نتیجه دور از انتظار نیست. نرخ سود تسهیلات و ریسک اعتباری نیز دارای رابطه مثبت و معناداری هستند که نشاندهنده آن است که وقتی نرخ سود تسهیلات افزایش مییابد احتمال عدم پرداخت توسط قرضگیرندگان نیز افزایش مییابد. همچنین نرخ تورم با حجم نقدینگی و نرخ ارز دارای رابطه مثبت است که با واقعیت سازگار است.
رضا حبیبی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
ریسک عملیاتی عموماً ناشی از اشتباهات انسانی یا اتفاقات و خطای تکنیکی تعریف میشود. این ریسک شامل تقلب (موقعیتی که معاملهگرها اطلاعات غلط میدهند)، اشتباهات مدیریتی و کاستی کنترل میشود. خطای تکنیکی ممکن است ناشی از نقص در اطلاعات پردازش معاملات، سیستمهای جابهجایی یا به طور کلی هر مشکل دیگری در سطح سازمان روی میدهد، باشد. ریسکهای عملیاتی ممکن است منجر به ریسکهای اعتباری و بازار شوند. به عنوان مثال یک اشتباه عملیاتی در معامله تجاری مانند عدم انجام جابهجایی ممکن است ریسک بازار یا ریسک اعتباری ایجاد کند، زیرا هزینه آن به تغییرات قیمت بازار وابسته است. لذا مدیریت این ریسک نیاز مبرم همه موسسات مالی اعم از بانکها، موسسات اعتباری، بیمهها و سایر موارد مرتبط میباشد. نظر به اهمیت مدیریت ریسک عملیاتی، در این مقاله برآنیم که مفاهیم ریسک عملیاتی و محاسبات مربوط به کفایت سرمایه بر حسب ماتریس پیشنهادی کمیته بال را به زبانی ساده بازگو کنیم.
مصطفی حیدری هراتمه،
دوره ۲۱، شماره ۹ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر نفوذ بانک خارجی و رقابت بانکی بر ریسک اعتباری در نظام بانکی صورت گرفته است. در این ارتباط با استفاده از مجموعه داده های برگرفته از پایگاه داده توسعه مالی جهانی ارایه شده توسط بانک جهانی و در دسترس بودن داده ها، ۴۲ کشور در طول دوره ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۸ به عنوان نمونه تحقیق و با روش همبستگی از طریق الگوهای اقتصادسنجی پنل دیتا در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد: روابط پیچیدهای بین ضریب نفوذ بانک خارجی ، رقابت و ریسک اعتباری در بانکداری ، بسته به ضریب نفوذ بانک خارجی و وضعیت رقابتی کشورها وجود دارد. افزایش تعداد بانکهای خارجی، نه به اندازه داراییهای بانکهای خارجی، منجر به کاهش وامهای معوق و ریسک اعتباری بانکی می شود. با این حال، ارتباط منفی بین تعداد بانکهای خارجی و وامهای معوق و ریسک اعتباری، منوط به ارزیابی میزان رقابت بانکی کشورها می باشد. تمرکز و قدرت بازار در بانکداری تاثیر متفاوتی بر ریسک اعتباری بانکها دارد، به خصوص زمانی که هر دو متغیر تمرکز و قدرت بازار با نفوذ بانک خارجی در تعامل باشند. حضور افزایشیافته بانکهای خارجی برای کیفیت دارایی بانک در کشورها به خصوص هنگامی که بازار بانکی به شدت متمرکز است، مضر است. افزایش حضور بانکهای خارجی میتواند وامهای معوق را کاهش دهد وقتی که درجه تمرکز بانک خیلی زیاد باشد. بنابراین ارائه محرکها برای صنعت بانکداری برای اجتناب از استراتژیهای فروش مکمل در تقویت درآمد غیر بهره ایی به دلیل تغییرات در نفوذ خارجی و رقابت در بانکها ضروری است.
آقای موسی بحریه، دکتر علی لعل بار،
دوره ۲۱، شماره ۹ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
مقاله حاضر این دیدگاه را مطرح میکند، که استفاده از سازههای مختلف برای سنجش مدیریت ریسک شرکت، تا حدودی در ایجاد نتایج متضاد و بحث برانگیز نشات گرفته از مطالعات تجربی مختلف نقش داشته است. علاوه براین، محققان بر این باور هستند که ماهیت فراگیر مدیریت ریسک شرکت، به این معنی است که اجرا و پیاده سازی آن در شرکت، روی جنبههای مختلف عملکردشرکت تاثیرگذار است. لذا، مناسبترین شاخص قابل تعریف برای اندازه گیری آن، باید از جامعیت کافی برخوردار باشد تا تمامی سیگنالها، خروجیها، و اثرات ناشی از ویژگیهای شرکت راتحت پوشش قرار بدهد. ثانیاً، ماهیت تخصصی فعالیتهای بانکی و ریسکهای مربوطه، نیازمند شاخص های است که با ویژگیهای این بخش سازگار باشند، در این مقاله مدل مدیریت ریسک شرکت مخصوص بخش بانکداری تدوین ودرهمین راستا، یک متدولوژی جامع، و یک رویکرد چندبُعدی را پیشنهاد میدهیم. در متدولوژی پیشنهادی، دومدل مهم دریکدیگرترکیب میشوند : مدل مدیریت ریسک شرکت برای بخش بانکداری، و مدل CAMELS برای ارزیابی عملکرد بانکها. بدین ترتیب با ترکیب کردن این دو مدل، رویکرد جامع و فراگیری برای تعیین شاخصهای مدیریت ریسک شرکت مخصوص صنعت بانکداری حاصل شده است. مدل فعلی ماهیت نوآورانهای دارد و شیوههای مدیریت ریسک بانکی را تا جایی که امکان داردبهبود میبخشد.
محمد سالاری شهری، محمد ماهیدشتی،
دوره ۲۲، شماره ۷ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده
مطالعه حاضر جهت ارزیابی وضعیت صنایع بورسی و شناسایی عوامل مؤثر بر تغییرات سودآوری آن صنایع انجام شده است، زیرا نخستین گام در جهت بهبود وضعیت آینده، شناسایی وضعیت موجود با تأثیرپذیری از عوامل مختلف است. بازه زمانی مطالعه حاضر مربوط به دوره زمانی بهار ۱۴۰۰ – پاییز ۱۴۰۲ با تواتر فصلی بوده و برای ۱۶ صنعت بورسی بررسیها صورت گرفته است. در این راستا، ابتدا وضعیت صنایع اعم از فروش، بهای تمامشده، حاشیه سود و سود خالص مورد بررسی قرار گرفته، سپس جهت شناسایی عوامل اثرگذار بر تغییرات سود از اطلاعات و نامههای شفافسازی شرکتهای این ۱۶ صنعت به سازمان بورس و اوراق بهادار و برای تخمینها نیز از روش حداقل مربعات معمولی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در دوره مورد بررسی متوسط رشد کل فروش حقیقی صنایع منفی ۱,۰۲ درصد، متوسط رشد کل بهای تمامشده حقیقی صنایع مثبت ۰.۶ درصد و متوسط رشد کل سود خالص حقیقی منفی ۶.۶ درصد بوده است. همچنین، در دوره پاییز ۱۴۰۰ – پاییز ۱۴۰۲ متوسط رشد کل فروش حقیقی صنایع منفی ۱,۸ درصد و متوسط رشد کل سود خالص حقیقی منفی ۶ درصد بوده است. به طور کلی هرچند در دوره مورد بررسی صنایعی با سود مثبت وجود داشتهاند، اما رشد منفی سود صنایع بزرگ باعث شده متوسط کل سود خالص حقیقی صنایع کاهش یابد. نتایج حاصل از بررسی نامههای شرکتهای صنایع مختلف نشان میدهد که عواملی از قبیل سیاستهای اعمالی دولت در صنایع مختلف (مانند قیمتگذاری دستوری، افزایش نرخ خوراک، افزایش قیمت مواد اولیه برخی از صنایع و حذف ارز ترجیحی)، رکود، تورم، تغییرات و سرکوب نرخ ارز، تحریم، افزایش نرخهای بهره بانکی و افزایش هزینه استقراض بر تغییرات سود صنایع اثرگذار بوده است. همچنین نتایج حاصل از تخمین مدل نیز نشان میدهد تغییرات نرخ ارز دارای تأثیر بالایی بر کاهش سود صنایع بوده و بیشترین قدرت توضیحدهندگی را دارد. در نهایت نیز بررسی روند سالهای طولانی تغییرات بازده نرخ ارز و بازده بورس مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتیجه این بحث نیز نشان داد که اگر سیاستگذار به دنبال بالا بردن بازده تعدیلشده بورس بر حسب ریسک باشد، باید تغییرات سالانه نرخ ارز از حد آستانهای آن (که طبق مشاهدات ۱۱ درصد است) پایینتر باشد، یا اگر در سالی از آن بالاتر بود بلافاصله در سال بعد به طور معناداری آن را کاهش دهد.