در ماههای اخیر اقتصاد جهان شاهد علنیشدن یک «جنگ ارزی بینالمللی» بوده است که از مدتها پیش بین کشورهای صادرکننده عمده از جمله آمریکا و چین در جریان بود. این موضوع از زمانی به یکی از داغترین موضوعات مورد بحث رسانههای اقتصادی جهان تبدیل شد که گیدو مانتگا وزیر دارایی برزیل، در روز 27 سپتامبر 2010 میلادی اعلام کرد که یک جنگ ارزی بینالمللی شکل گرفته است. وزیر دارایی برزیل در این رابطه اظهار داشت که ما هماکنون در بحبوحه یک «جنگ ارزی» جهانی قرار داریم. کشورها در بازار ارز مداخله میکنند تا نرخ برابری پولهای ملی خود را پایین نگه دارند و رقابتپذیری خود را در بازار جهانی افزایش دهند. به همین دلیل، «ارزها به طور عمومی در حال ضعیفترشدن هستند. این قضیه اقتصاد ما را مورد تهدید قرار میدهد؛ زیرا رقابتپذیری ما را از میان میبرد.» در حقیقت وزیر دارایی برزیل با اعلام رسمی فراگیر شدن جنگ ارزی، مطلبی را افشا کرد که بسیاری از سیاستگذاران و صاحبنظران در سراسر جهان از آن باخبر بودند و در سیاستهای خود آن را دنبال میکردند. در شرایط نامساعد اقتصاد جهانی تعداد زیادی از کشورها به این نتیجه رسیدهاند که سیاست کاهش ارزش پول ملی، میتواند راهی سریع و کارامد برای تحرک بخشیدن به اقتصاد آنها باشد. با این حال نکته حائز اهمیتی که این سیاست را از سیاست کاهش ارزش پول ملی متمایز میسازد، اقداماتی است که کشورها از طریق بازارهای بینالمللی به منظور تقویت ارزش پول کشورهای رقیب به عمل میآورند.